جنگل زیارو
سلام پسر عزیزم خوبی بابا . دیروز(14/3/91)حدود ساعت ١٠٠٠ رسیدم خونه بعد خوردن صبحانه پیشنهاد دادم بریم جنگل تفریح .مامان جون هم خونه ی ما بود .بعد آماده شدن همه وسایل مورده نیاز در حالی که باباجون هم به ما ملحق شد راه افتادیم به سمت جنگل زیارو .تا او بالا حدود 30 دقیقه زمان برد تا رسیدیم به جایی که دورو بر مون چند تا خانواده بودن .وسایل رو از ماشین خالی کردیم .تو که با دیدن اون فضای باز جنگلی که تجربه اول بود تو اون مکان ،تنها کاری که لذت زیادی برات داشت دویدن بود.به هر طرف که میرفتی یکی مجبور بود دنبالت باشه .خلاصه ناهار رو خوردیم .بعد چیدن تمشک حدود ساعت 5 بعدظهر تصمیم گرفتیم کباب روی آتیش درست کنیم .چوبهای ...
نویسنده :
بابا هادي
19:36